این انتظار وجود دارد که IFRS 17 هزینه های گزافی را برای شرکتهای بیمه جاری سازد چرا که بسیاری از شرکتهای بیمه برای جمع آوری اطلاعات جدید ، جذب و توسعه افراد با مهارت مناسب و از همه مهمتر تغییرسیستم مالی خود با مصائب زیادی روبرو هستند.
همچنین علاوه بر سه عامل فوق چالشهایی نیز مثل هزینه آموزش کارکنان ، به روز رسانی رویه های داخلی و برقراری ارتباط در تغییر گزارش به سهامداران و از همه مهمتر زمان و تلاش مورد نیاز این برنامه هزینه های ناملموس قابل توجه ای را برای شرکتهای بیمه در بر می گیرد.
البته این هزینه برای شرکتهای مختلف متفاوت است و برآورد این هزینه نیز به علت نبود اطالاعات و روشهای مدون شده بردشواری آن می افزاید .علاوه بر آن استاندارد IFRS 17 بسته به موجودی شرکتها ، روشهای حسابداری بیمه و همچنین ساختار و اندازه شرکتهای بیمه ممکن است فرایندی متفاوت را برای هر شرکت رقم بزند که خود تفاوت در روش اندازه گیری هزینه ناشی از اجرای آن را نشان میدهد. لیکن نقطه مشترک هر سازمان برای آورد هزینه پیاده سازی این استاندارد ناشی از جمع آوری اطلاعاتی خواهد بود که بر مبنای این الگو باید انجام شود.
یکی دیگر از نکات اساسی که نشان می دهد چه راه سختی برای پیاده سازی الگوهای IFRS 17 در بازار ایران وجود دارد ، ساختار و دستور العملهایی است که بر مبنای روشهای قدیم بیمه گری تدوین و ابلاغ شده و قبل از هر چیز بیمه مرکزی را برآن می سازد که با نگرش استانداردهای IFIRS بسیاری از این دستورالعملها و آیین نامه ها را بازبینی و حتی در بسیاری از موارد تصمیمات و ابلاغیه های جدیدی تدوین و جاری سازد.
از این جمله بطور مثال تفاوت در نگرش استاندارد 28 حسابداری و الزامات استاندارد IFRS را می توان اشاره کرد که به طور خاص گره های کوری را در نحوه ثبت اطلاعات نسبت به روش جدید در خود دارد. از این رو حداقل در این خصوص لزوم تشکیل کمیته تخصصی تدوین مقررات جدید حسابداری پیش از عمل به IFRS ضروری می نمایاند که تاثیرات ، محدودیتها و الزامات لازم را که منجر به خلل در پیاده سازی IFRS دارد را شناسایی در دستورالعملهای جدید بگنجاند.
هزینه ای گزاف اما مزایای سود مند از اجرای IFRS 17 برای شرکتهای بیمه در ایران در راه است
برخی از این تفاوتهای حسابداری 28 و IFRS علاوه بر تفکیک رشته ها محاسبات ، مربوط به ذخایر و معوقات و علل الخصوص رویه های شناسایی درآمدها و هزینه ها می باشد. بیان اینکه هر دو مدل به صورت موازی به انجام رسد تا IFRS به صورت جامع جایگزین گردد از لحاظ تئوری شاید ممکن باشد اما از لحاظ عملیاتی یکی از هزینه های غیر قابل توجیهی است که به شرکتهای بیمه در زمان انتقال تحمیل میشود.
یک نکته بسیار جالبی هم که تا کنون در بسیاری از اظهار نظرات مقامات و مسئولین و کارشناسان مختلف صنعت بیمه از جمله نگرش حقیر نیز دیده می شود عدم آشنایی با الزاماتی است که این استاندارد با استفاده از IFRS های پیشین خود برای شرکتهای بیمه ایجاد می کند. به طور مثال در یک مطالعه موجزی که به انجام رسید وابستگی IFRS 17 به برخی از استاندارهای پیشین مانند IFRS 9 که ارزش منصفانه را برای پیاده سازی الزامی می نماید و یا استانداردهایی که به تفکیک حسابها از جمله اوراق قرضه و سهامداری سایر شرکتها ، اجاره و یا تملیک دارایی ها می پردازد یا IFRS 12 که افشاگری را مورد توجه خاص خود قرار می دهد و هزاران نکته ای که هنوز شناسایی نشده و نگرش درستی در خصوص آن وجود ندارد یک مسیر ناهموار و بلکه ناممکن را با بهایی که مشخص نیست این توانایی یا تمایل در بین شرکتهای بیمه وجود داشته باشد به نمایش می گذارد .
اما این استاندارد می تواند مزایای زیادی را برای شرکتهای بیمه ایجاد نماید. پیشرفتهایی که در نحوه حسابداری توسط IFRS 17 ایجاد شده است به نیازهای یک شرکت برای اندازه گیری قراردادها و رشته های بیمه و آنچه به عنوان مدیریت ریسک یک شرکت شناخته می شود کمک شایانی می کند و از طرف دیگر این استاندارد با زمان بندی یک جریان نقد مورد نیاز برای پوشش خسارتها و ریسکهای آتی در قراردادهای مختلف بیمه ای جریان مناسبی از وجوه انتقالی به دارایی های بلند مدت و قابل سرمایه گذاری را در اختیار تصمیم گیرندگان در زمان و و شرایط مناسب قرار می دهد.
یا یکی دیگر از این مزایا امکان دسترسی سرمایه گذاران و تحلیل گران بازار برای شناسایی وضعیت صحیح از شرایط اقتصادی سازمان از یک طرف و از بین رفتن اثرات رویه های مختلفی که پیش از این مورد استفاده قرار می گرفته است می باشد همچنین تفکیکی واقعی از سود عملیاتی و غیر عملیاتی در عملکرد قراردادهای مختلف بیمه ای ( رشته ها ) را بوجود می آورد که استفاده از آنها بهبود عملکرد شرکت بیمه را شامل می شود.
البته الگوی مناسبی نیز برای ورود به بحث IFRS 17 وجود ندارد و لزوم مطالعات زیادی را برای فعالیت در این زمینه برای شرکتهای بیمه ایجاب می کند اما آنچه در بررسی ها صورت گرفته است در کشورهای ایتالیا، المان ، چین ، کره، کانادا و فرانسه شرکتهای بیمه در پیاده سازی نظام IFRS الخصوص IFRS 4 اقدامات زیادی به انجام رسانده اند و نمونه های خوبی برای ارجاع شرکتهای بیمه داخلی جهت ورود به عرصه این استاندارد را در اختیار کمیته های مربوطه قرار می دهند. اما نتیجاتا به نظر پروژه ای سخت با توجه به ساختار فرهنگی سازمانهای ایرانی و مقاوتهای درونی آنها آغاز شده که بدیهی است هزینه های گزافی را برای شرکتهای بیمه به همراه خواهد داشت که در حال حاضر این هزینه های حسب توضیحات ارائه شده دقیق قابل شناسایی نیست .